۱۳۸۸ بهمن ۱۵, پنجشنبه

هشدار تولستوی به تزار


مارک فِرّو: "در سال 1902، پانزده سال قبل از انقلاب بلشویکی در روسیه، لئون تولستوی، نویسنده شهیر روس، که پایان زندگی را نزدیک می دید پیامی مانند پرتاب بطری در دریا برای تزار فرستاد، زیرا تردید داشت که نیکلای دوم آن را بخواند یا اصلاً به آن توجه کند.
تولستوی نوشت: "می خواهم پیش از آنکه بمیرم سخنانی چند را با شما در میان نهم. این سخنان به آن چه درباره کردار کنونی تان می اندیشم و نیز به آن چه چنین کرداری می تواند باشد مربوط است. آری کردار شما می تواند خوشبختی بزرگی برای هزاران تن و نیز خودتان به بار آورد اما هر آینه مسیر کنونی ادامه یابد بدبختی بزرگی هم برای آنان و هم برای شما به بار خواهد آورد ... یک سوم روسیه زیر مقررات حفاظتی بسیار شدید، یعنی بیرون از حوزه قانون، به سر می برد و پیوسته بر شمار سپاه پلیس های آشکار و پنهان افزوده می شود. زندان ها و تبعیدگاه ها آکنده از محکومان سیاسی است، بی آن که صدها هزار زندانی عادی را به شمار آوریم و تازه اکنون باید کارگران را نیز بر آنان افزود. سانسور، حتی در دوره نفرت انگیز سال های جهل به درجه کنونی ممنوعیت نرسیده بود. پیگرد و سرکوب دینی هرگز چنین رایج و نه هرگز چنین خشونت بار بوده است و هر روز نیز شدیدتر میشود. در بسیاری از شهرها فوج های سربازان را با جنگ افزارهای آماده به رویارویی با مردم فرستاده اند ... مواردی از خونریزی های برادر کشانه دیده شده است و از نو خونریزی های خشن تری را نیز زمینه سازی می کنند. مردمان زراعت پیشه، یعنی صد میلیون دهقان کشور، به رغم رشد بودجه دولت، و شاید به سبب آن، هر سال بینوا تر می شوند. قحطی به پدیده ای عادی تبدیل شده است و ناخشنودی همه طبقات اجتماعی از حکومت نیز عادی شده است ... البته دلیل همه این ها روشن و از این قرار است: رایزنان تان به شما اطمینان می دهند که با متوقف ساختن هرگونه جنبش زندگی بخش در مردم میتوانند امنیت شخص شما و بهروزی مردم را تضمین کنند ... اما شاید بتوان جریان رودخانه ای را سریع تر متوقف ساخت تا جنبش جادوانه پیش رونده بشریت را که خداوند برقرار کرده است"".
*
تزار به این هشدار توجهی نکرد؛ پانزده سال بعد سرنگون، اعدام و جسدش در اسید سولفوریک حل شد

*

عکس: عبور کاروان تزار از خیابان

۶ نظر:

  1. سلام و ممنون از پذيرايي گرمتان. ياد خواهرتان نيز برايتان همواره گرم و عزيز باشد.
    به سوبسيد سلام برسانيد

    پاسخحذف
  2. عالی بود ... تاریخ معلم انسان هاست ... کاش عبرتی باشد

    پاسخحذف
  3. حامد آقا! ... اختیار دارین. سر قولت که هستی؟ منتظریما

    پاسخحذف
  4. سلام دوست گرامی. مطلب شکست اسطوره در مورد رضازاده نوشته حقیر بود. از نکته سنجی شما ممنونم که اینجا گذاشید.موفق باشید

    پاسخحذف
  5. سلم باز هم فیلتر شدید
    همان سریال همیشگی تکرار قسمت پنجم!

    پاسخحذف
  6. سلم باز هم فیلتر شدید
    همان سریال همیشگی تکرار قسمت پنجم!

    پاسخحذف