۱۳۹۱ مرداد ۱۸, چهارشنبه

چهارپاره – 84 / دزدی کار زشتی است مگر برای اهداف متعالی


(1)
«فرماندهی کمانداران و تیراندازان که برای دفاع از مرزها تربیت شده بودند، به عهده کسی قرار گرفت که یک چشمش به کلی فاقد بینایی و چشم دیگرش چپ بود و به دلیل سقوط از ارتفاع، دو پا و یک دستش هم کاملا از کار افتاده بود. از آن پس در تمرین های رزمی و آزمون های تیراندازی، کسانی مورد تشویق قرار می گرفتند که دقیقا به هدف نمی زدند.»
.
(2)
«"مردم عادت می کنند." یادتان باشد! این جمله کلید اجرای همه برنامه ها، سیاست ها و تصمیمات ماست. از آنجا که عموم برنامه ها و تصمیمات ما، بی سابقه و غیرمنتظره است، در ابتدا عوامل و مجریان خودمان هم تعجب می کنند و خیال می کنند که مردم زیر بار نمی روند یا اعتراض می کنند (...) با مردم هر کاری کنید، به آن عادت می کنند و دستتان را هم می بوسند. باید مردم را به مرگ گرفت تا تب را بهترین سلامتی بدانند. به شما گفتم: مردم باید علوفه اسب و گاوشان را هم از دست ما بگیرند. آن هم نه محترمانه و اول کار. بعد از انجام تحقیر و اعمال فحش و فضیحت و آخر کار.»
.
(3)
«پادشاه خود را نماینده تام الاختیار خدا و واسطه میان خدا و مردم جا می زند. این سیاست از چند مزیت برخوردار است: 1 – پادشاه به طور مستقیم با خدا در نمی افتد و خودش را ضایع نمی کند 2 – به قدرت مادی و زمینی خود، رنگ معنوی و آسمانی می دهد 3 – نیاز معنوی مردم را مدیریت می کند 4 – برای مردمی که عقلشان در چشمشان است، به تدریج خدای حقیقی را کمرنگ و نماینده ملموس و محسوس او یعنی خودش را تا حد جایگزین، پر رنگ می کند 5 – صندوق انتقادات و پیشنهادات مردم در پیشگاه خدا و نامه های محرمانه مردم را خودش باز می کند و به همه اسرار و زوایای پنهانی مردم، آگاهی و تسلط می یابد 6 – از آنجا که مردم در خیال پردازی و خرافه سازی استادند، به تدریج، برای پادشاه، جایگاهی می سازند و افسانه ها و کرامت هایی می پردازند که خود پادشاه و عواملش عمرا به این درجه از خلاقیت دست پیدا نمی کنند.»
.
(4)
«دزدی کار زشتی است مگر برای اهداف متعالی. به عبارت دیگر وقتی ما پول مردم را صرف تحکیم و تقویت حکومت خودمان می کنیم، در حقیقت به مردم خدمت کرده ایم و مردم یقینا قدرشناس و سپاسگزار ما خواهند بود. یعنی به واقع اگر بخواهیم نگاه دقیق تری داشته باشیم، نباید اسم دزدی روی این کار بگذاریم و اگر می گذاریم صرفا به این دلیل است که مردم در حکومت های پیشین، این کار را به این اسم، صدا می کرده اند.»
.
پ.ن: چهارپاره بالا، چهار بریده از کتاب «دموکراسی یا دموقراضه» است. این کتاب را سید مهدی شجاعی(+) نوشته؛ یک نویسنده مذهبی و مورد وثوق نظام در سال های بعد از انقلاب. بر اساس اطلاعات مندرج در وبسایت خانه کتاب(+)، کتاب مذکور سال 88 برای بار نخست با تیراژ 5000 نسخه منتشر شد و خیلی زود به چاپ هفتم رسید. غیر از چاپ اول بقیه چاپ ها، تیراژ 20 هزار نسخه ای داشته که ناگهان دستور آمد که «جمع آوری شود»، و جمع آوری شد. این تیراژ در حالیست که متوسط تیراژ کتاب در ایران حدود 3000 نسخه است. اینکه نویسنده کدام سید مهدی شجاعی است، خیلی مهم و قابل توجه است ... اخیرا فایل پی.دی.اف آن روی اینترنت قرار گرفته(+).
.
کامنت ها در پلاس(+)
لینک مرتبط؛ ببینید(+)
.

۱ نظر: